گفتار اميرالمؤمنين در خاكسپارى حضرت زهرا س
درود بر تو اى فرستاده خدا از من و دخترت كهدر جوارت آرميده، زودتر از ديگران به تو رسيده. اى فرستاده خدا مرگ دخترگراميت عنان شكيبايى از كفم گسلانده و توان خويشتنداريم نمانده اما براى من كهسختى جدايى تو را ديده و سنگينى مصيبتت را كشيدهام جاى تعزيت است.
تو راتكيهگاه ساختم در آنجا كه شكاف قبر تو بود و جان گراميت ميان سينه و گردنم از تن مفارقت نمود. «همه ما از آن خداييم و به سوى خدا بازمىگرديم» امانت بازگرديد. ورهن گرفته شد كار هميشگىام اندوه است. و شبهايم شب زندهدارى تا آنكه خدا خانهاىرا كه تو در آن به سر مىبرى برايم گزيند (و اين غم كه در دل دارم فرونشيند) و بهزودى دخترت تو را خبر دهد كه چگونه امتت فراهم گرديدند و بر او ستم ورزيدند، از اوبپرس چنانكه شايسته است و خبر گير از آنچه پيش آمده است كه ديرى نگذشته و ياد توفراموش نگشته. درود بر شما درود كسى كه خداحافظى كند (وداع نمايد) نه كه رنجيده استو راه دورى جويد.
اگر بازگردم نه از خسته جانى است، و اگر بمانم نه از بدگمانىاست بلكه اميدوارم بدانچه خدا صابران را وعده داده است. و در روايتى ديگر در دنبالكلماتش خطاب به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اينگونه (درددل را با آن سروركائنات) ابراز مىكند (2
لا خير بعدك فى الحيوة و انما -ابكى مخافة ان تطولحياتى
اى فاطمه بعد از توخيرى در زندگانى نيست فقط گريهام براى اين است كه مىترسم عمرم پس از تو طولانىشود.
1 - نهجالبلاغة، دكتر شهيدى/
2ـ ناسخ، ج 1/ 230
صفحه قبل 1 صفحه بعد